نکات مهم در فرایند مدیریت عملکرد

تلفیق فناوری در فرایند مدیریت عملکرد. فناوری فرایند مدیریت عملکرد را ساده تر می کند. برای یک ارزیاب بسیار ساده است که یک فرم الکترونیکی را به شبکه رایانه ای سازمان وارد کند تا اینکه با کاغذ و قلم کار کند. یک نرم افزار خبره به مدیران ارشد سازمان اجازه می دهدکه به طور همزمان توزیع درجات عملکرد افراد را در کل سازمان ببینید و بی عدالتی در پرداختها را کنترل کنند. ثبت نام در دوره های آموزشی مورد نیاز سازمان نیز بدونه فرمها و تماسهای تلفنی انجام شدنی است.
بیشتر سازمان های سطح بالای امروزی وتمام مدلهای عملی مناسب در تحقیقات زبده گزینی به دنبال روش هایی هستند که با به کارگیری فناوری، بار سنگین اداری مدیریت عملکرد را کاهش دهند، باری که به هنگام ارتباط سیستم مدیریت عملکرد با پاداش افزون می گشت. اکنون سازمان های بسیاری که روشهای استفاده از فناوری برای سیستم تولید به هنگام را آموزش دیده اند.
بهره گیری از فناوری به مدیران این اجازه را می دهدکه شرح مشاغل کارامدتری را ایجاد کرده و ارزیابیهای کاملتری را از کارکنان به عمل اورند، همچنین به سازمان کمک می کند که به طور خودکار پرداختهای مختلف از لحاظ اداری چگونه باشند و درعین حال برابری حقوق و دستمزد تضمین شود.بدین لحاظ، سازمان می تواند تغییرات پرداختی را بدرستی کنترل و تاثیر آن را بر توزیع کلی مشاهد کند. در نتیجه، می توان تصمیماتی را بگیرد که با آگاهی کامل توام باشد.

ماهیت مدیریت عمکرد

مدیریت عملکرد فرایند مشترک میان مدیران و افراد و گروهایی است که انها اداره می کنند. مدیریت عملکرد به جای فرمان دادن مبتنی بر اصول مدیریت از طریق قرارداد و پیمان انجام می گیرد. مدیریت عملکرد مبتنی بر توافق نسبت به اهداف و استلزامات شایستگی، بهبود عملکرد و برنامه های رشد شخصی است.

رویکرد کل نگر نسبت به مدیریت عملکرد

مدیریت عملکرد کل سازمان را در بر می گیرد و بر این باور مبتنی است که هر کاری که افراد انجام می دهند در هر سطحی برای نیل به اهداف کلی سازمان نقش اساسی دارد.

مقاصد مدیریت عملکرد

هدف بنیادی مدیریت عملکرد ایجاد فرهنگی است که در آن افراد و گروه ها در قبال بهبود مستمر فرایند های کاری برای مهارت ها و نقش خود مسئولیت بپذیرد.

ماهیت مدیریت عملکرد

اصول مدیریت عملکرد

اصول مدیریت عملکرد از سوی IRS به شرح ذیل خلاصه شده است:

  • بر گردان اهداف سازمان به اهداف فردی، گروهی، اداری و بخشی.
  • کمک به وضوح و روشنی اهداف سازمان.
  • فرایندی مستمر و تکاملی است که در آن عملکرد طی زمان بهبود می یابد.
  • بر روی اجماع و همکاری به جای کنترل یا توسل به اجبار و زور تکیه دارد.
  • درک مشترکی از آنچه برای بهبود عملکرد مورد نیاز است و چگونگی تحقق آنها ایجاد می کند.
  • خود مدیریتی را نسبت به عملکرد افراد تقویت می کند.
  • مستلزم کسب مدیریتی است که مبتنی بر درستکاری است و ارتباط بین مدیران و کارکنان را تقویت می کند.
  • مستلزم باز خور مستمر است.
  • حلقه های بازخور از طریق تجربه ها و دانش به دست امده، افراد را قادر می سازد تا اهداف سازمان را تعدیل کنند.
  • تمام عملکرد را در مقابل اهداف مشترکا توافق شده مو.د سنجش و ارزیابی قرار می دهد.
  • باید برای همه کارکنان به کارگرفته شود و اصولا مرتبط با پیوند عملکرد با پاداش مالی صرف نیست.
اصول مدیریت عملکرد

به طور کلی نخست آنکه، مدیریت عملکرد اصولا مرتبط با بهبود عملکرد به منظور نیل به اثر بخشی سازمانی، گروهی و فردی است. دوم آنکه، مدیریت عملکرد مرتبط با بهبود کارکنان است. بهبود عملکرد عملکرد قابل حصول نیست مگر اینکه سازمان و قابلیت های خاص افراد و گروه ها توجه می کند. سوم آنکه، مدیریت عملکرد مرتبط با رضایتمندی از نیازها و انتظارات همه ذی نفعان سازمان است. در نهایت، مراتب عملکرد مرتبط با ارتباط و مداخله و مشارکت است و جوی را ایجاد می کند که در آن گفتگوی مستمری بین مدیران و کار کنان به منظور تعریف انتظارات و سهیم شدن در اطلاعات نسبت به ماموریت سازمان ایجاد شود .

,

Related Posts

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

فهرست